روزی دختر جوانی در چمنزاری قدم میزد و پروانهای را لابهلای بوته خاری گرفتار دید. او با دقت زیاد پروانه را رها کرد و پروانه پرواز کرد و سپس بازگشت و تبدیل به یک پری زیبا شد و به دختر گفت: به خاطر مهربانیت هر آرزویی که داشته باشی برآورده خواهد کرد. .
دخترک لحظاتی فکر کرد و گفت:
دخترک لحظاتی فکر کرد و گفت: